اصطلاحات بازی حکم | فرهنگ لغت کامل حکمبازهای حرفهای
آخرین بروزرسانی: ۱۵ شهریور ۱۴۰۴

میخوای مثل حرفهایها حکم بازی کنی؟ باید زبونشون رو بلد باشی! اینجا یه لیست کامل از تمام اصطلاحات بازی حکم با معنی و مثال برات آماده کردیم. بیا تو تا دیگه تو بازی کم نیاری!
تا حالا شده موقع بازی حکم، یارت یهو بگه «خالی کن!» و تو ندونی دقیقاً منظورش چیه؟ یا بشنوی یکی میگه «عجب نَعلی زد!» و برات سوال بشه که این یعنی چی؟ بازی حکم فقط قوانین ساده و کارت بازی کردن نیست؛ یه دنیای بزرگ از کلمهها و اصطلاحات مخصوص به خودش رو داره که بلد بودنشون فرق بین یه بازیکن معمولی و یه حرفهای رو مشخص میکنه. ما اینجا یه فرهنگ لغت کامل از تمام اصطلاحات بازی حکم برات آماده کردیم تا دیگه هیچوقت تو بازی کم نیاری و مثل یه حکمباز کارکشته بازی کنی. بزن بریم!
اگه هنوز خودِ بازی حکم رو بلد نیستی اول یه سر به آموزش کامل بازی حکم بزن. اونجا همه چیز رو از صفر تا صد یاد میگیری و بعد این اصطلاحات بیشتر برات معنی پیدا میکنه!
دسته اول: اصطلاحات پایه و ضروری (الفبای حکم)

اینها کلمههایی هستن که هر کسی برای شروع بازی باید بلد باشه. یه جورایی الفبای حکمه!
👑 حاکم: کاپیتان تیم تو یه «سِت» از بازی. کسی که اول بازی انتخاب میشه و مهمترین وظیفهاش اینه که «خال حکم» رو تعیین کنه.
🃏 حُکم: خانواده یا خالی از کارتها (♠♥♣♦) که حاکم انتخابش میکنه و تو اون دور، از همه کارتهای دیگه قویتر میشه. بهش «خال برتر» هم میگن.
👥 یار: تو بازی چهارنفره، کسی که روبروت نشسته و همتیمی توئه.
🫴 دست: به یه دور بازی که هر چهار نفر یه کارت میندازن، میگن یه «دست». هر ست ۱۳ دست داره.
💯 سِت: به مجموعه ۱۳ دست بازی میگن یه «ست». هر تیمی که یه ست رو ببره (یعنی حداقل ۷ دست رو برده باشه)، یه امتیاز میگیره.
✂️ بُریدن: وقتی کارتی از خالی که بازی شده نداری، میتونی با یه کارت از خال حکم (حتی ضعیفترینش) اون دست رو ببری. به این کار میگن «بریدن».
🗑️رَد دادن: برعکس بریدن! یعنی وقتی کارتی از خالی که بازی شده نداری و کارت حکم هم بازی نمیکنی و یه کارت بیربط و به دردنخور از یه خال دیگه میندازی. یعنی داری اون دست رو بیخیال میشی.
دسته دوم: اصطلاحات برد و باخت (آخر بازی چی میشه؟)

این کلمهها نتیجه یه بازی قاطع و یکطرفه رو مشخص میکنن و هرکدومشون توی قوانین بازی حکم، امتیاز خاص و داستان خودشون رو دارن:
کوت (Kot): یه پیروزی شیرین! وقتی یه تیم ۷ دست پشت سر هم ببره و تیم حریف هیچ دستی نبرده باشه، میگن تیم بازنده «کوت» شده. این برد به جای ۱ امتیاز، ۲ امتیاز داره.
پَرکوت (Per-Kot) یا دبل کوت: این دیگه تحقیرآمیزه! یعنی تیمی که حاکم بوده، کوت بشه. این باخت خیلی سنگینه و ۳ امتیاز برای تیم برنده داره.
شلم (Shelam): نهایت قدرت تو بازی حکم! یعنی یه تیم بتونه هر ۱۳ دست بازی رو ببره. این اتفاق خیلی کم میفته و معمولاً ۳ امتیاز حساب میشه.
کوت شدن: این اصطلاح از سمت تیم بازنده استفاده میشه. مثلاً میگن: «این دست رو بدجوری کوت شدیم».
دسته سوم: اصطلاحات تاکتیکی و استراتژیک (فوت کوزهگری!)

اینجا دیگه بحث حرفهای میشه! این کلمهها فقط یه اسم نیستن، هر کدوم یه حرکت و استراتژی مهم تو بازیه.
👐 خالی کردن:
معنی: یعنی عمداً از یه خال خاص، همه کارتهات رو بازی کنی تا تموم بشه و دستت از اون خال «خالی» بشه.
مثال و هدف: فرض کن خال حکم «پیک» ♠ است و تو دستت پر از کارت پیک قویه. از اون طرف، فقط یه دونه کارت «دل» ♥ داری. تو اولین فرصتی که یکی دل بازی مبکنه، تو هم اون تک دلت رو میندازی تا دستت از دل خالی بشه. حالا دفعه بعدی که کسی دل بازی کنه، تو چون دیگه دل نداری، میتونی با پیک «ببُری» و دست رو مال خودت کنی!
🔝 سر دادن (یا در دادن):
معنی: یعنی عمداً یه دست رو با یه کارت قوی (مثل آس یا شاه) بازی نکنی و بذاری یارت که بعد از تو بازی میکنه، اون دست رو ببره.
مثال و هدف: حریف با سرباز پیک ♠J بازی رو شروع میکنه. تو آس پیک ♠A رو داری ولی یارت بعد از تو بازی میکنه. به جای اینکه آست رو حروم کنی، یه پیک ضعیف میندازی (سر میدی) و به یارت فرصت میدی که اگه شاه پیک ♠K رو داره، با اون دست رو ببره. اینجوری دو تا کارت قوی تیمتون (آس و شاه) تو یه دست حروم نمیشه.
🎭 نَعل زدن (یا زیر کشیدن):
معنی: یه حرکت ناجوانمردانه ولی استراتژیک! یعنی با اینکه از یه خال کارت داری، ولی یه کارت دیگه بازی کنی تا بعداً به نفع خودت ازش استفاده کنی.
مثال و هدف: (این حرکت تو بازیهای رسمی تقلب حساب میشه ولی تو بازیهای دوستانه رایجه). خال حکم دل ♥ است. حریف آس پیک ♠A رو بازی میکنه. تو شاه پیک ♠K رو داری ولی به جاش یه کارت بیربط میندازی (نعل میزنی). دور بعدی، وقتی یارت یه پیک بازی میکنه، تو با شاه پیکی که نگه داشته بودی، دست رو میبری و همه رو غافلگیر میکنی!
🤔 تامل کردن (یا نشستن):
معنی: یعنی وقتی نوبت توئه، یه مکث کوتاه و معنادار میکنی تا به یارت یه پیامی رو برسونی.
مثال و هدف: یارت یه دست رو شروع کرده و تو نمیدونی با کدوم کارتت بازی کنی. یه کم تامل میکنی تا به یارت بفهمونی که تو این خال کارت قوی داری ولی نمیدونی بندازیش یا نه. این مکث میتونه استراتژی یارت رو برای دستهای بعدی مشخص کنه.
✨ آنتیک دادن:
معنی: یعنی اولین دست بازی، بالاترین کارتی که از خال حکم داری رو بازی کنی.
مثال و هدف: حاکم تویی و حکم کردی دل ♥. همون اول بازی، آس دل ♥A رو بازی میکنی (آنتیک میدی). این حرکت به یارت نشون میده که تو قویترین کارت حکم رو داری و خیالت از بابت حکم راحته.
سایر اصطلاحات رایج بازی حکم (زبان حکمبازای قدیمی!)

اینها کلمههایی هستن که تو هر قهوهخونه و دورهمی ممکنه بشنوی و بلد بودنشون یعنی تو دیگه از خم و چم بازی خبر داری.
🤯 رِم شدن (یا دُبه شدن): یعنی یه تیم (مخصوصاً تیمی که حاکم بوده) با اختلاف زیاد ببازه. مثلاً با نتیجه ۷ به ۱ یا ۷ به ۲.
1️⃣ تکخال: یعنی از یه خال فقط یه کارت تو دستت داشته باشی.
💪 دست پُر: یعنی دستت پر از کارتهای قوی و باارزش (آس، شاه و...) باشه.
👎 دست خالی (یا پوچ): برعکس دست پر، یعنی دستت پر از کارتهای ضعیف و شمارههای پایینه.
🎯 آسکُش: به کارت شاه (K) از خال حکم میگن. چون تنها کارتیه که میتونه آس حکم رو ببره (البته به شرطی که آس حکم بازی شده باشه و نوبت بازی به شاه برسه).
🔼 بالا بازی کردن: یعنی همیشه سعی کنی قویترین کارتت رو بازی کنی.
🔽 پایین بازی کردن: یعنی سعی کنی با کارتهای ضعیف بازی کنی و کارتهای قوی رو برای آخر بازی نگه داری.
نتیجهگیری
تو الان دیگه فقط یه بازیکن نیستی، بلکه با زبون و فرهنگ حکم هم آشنا شدی. بلد بودن این کلمات بهت کمک میکنه فکر یارت رو بخونی، استراتژیهای بهتری بچینی و از بازی لذت بیشتری ببری. قطعاً کلمههای دیگهای هم هست که تو شهرهای مختلف استفاده میشه. اگه تو هم اصطلاح بازی حکم جالبی بلدی که ما اینجا نگفتیم، حتماً تو کامنتها برامون بنویس تا این فرهنگ لغت رو با کمک هم کاملتر کنیم!