بازی شاهزاده ایرانی: از اون قدیما تا همین امروز!
آخرین بروزرسانی: ۴ روز پیش

داستان کامل بازی شاهزاده ایرانی؛ سفری که هنوزم ادامه داره!
یادتونه اون قدیما که نه از گرافیک خفن خبری بود نه از اینترنت، یه بازی بود که بدجوری میچسبید؟ همونی که یه شاهزاده رو کنترل میکردیم که از روی دیوارا میپرید، از تلههای اعصاب خردکن جاخالی میداد و شمشیر میزد؟ آره، خودشه! بازی شاهزاده ایرانی برای خیلی از ما فقط یه بازی نیست، یه دنیا خاطرهست. یه مسیری که از اتاقهای تاریک و پیکسلی شروع شد و رسید به دنیاهای سهبعدی و پر زرق و برق. اگه پایه هستی، بزن بریم تا داستان این شاهزاده دوستداشتنی رو از اول تا آخر با هم مرور کنیم.
نقطه شروع: وقتی یه نابغه به اسم «جردن مکنر» کولاک کرد (۱۹۸۹)

همه چیز زیر سر یه نفر بود: جردن مکنر. اون موقع که کاراکتر بازیها مثل ربات راه میرفتن، جردن اومد از حرکات واقعی برادرش فیلم گرفت و با یه تکنیک خفن به اسم «روتوسکوپی»، انیمیشنهایی برای بازی Prince of Persia ساخت که انگار واقعی بودن! نتیجهاش یه بازی دوبعدی شد که با کنترل نرم و روون، پازلهای سخت ولی جذاب و تلههای بیرحمش، کلاً سطح بازیهای اون دوره رو یه پله برد بالاتر.
دوران طلایی: سهگانهای که همه رو عاشق خودش کرد
بعد از یه تلاش نصفهنیمه برای سهبعدی شدن، یوبیسافت اومد و با یه ایده فوقالعاده، شاهزاده رو دوباره برگردوند سر زبونها :
۱. شاهزاده ایرانی: شنهای زمان (۲۰۰۳)

این بازی یه کلمه بود: شاهکار! فکرشو بکن، یه خنجر داشتی که باهاش میتونستی زمان رو برگردونی عقب! دیگه از اون مردنهای الکی خبری نبود. پارکور روی در و دیوار، داستان عشقی باحالش با «فرح» و مبارزههای سریع، این بازی رو تبدیل به یه افسانه کرد.
۲. شاهزاده ایرانی: جنگجوی درون (۲۰۰۴)

یوبیسافت اینجا یه تغییر مسیر عجیب داد! شاهزاده دیگه اون پسر مهربون نبود، یه جنگجوی خشن و تاریک شده بود که با آهنگهای متال میجنگید. این تغییر یهو بین طرفدارا اختلاف انداخت؛ بعضیها عاشقش شدن، بعضیها هم گفتن این اون شاهزاده ما نیست! ولی خب، گیمپلیاش سریعتر و جذابتر شده بود.
۳. شاهزاده ایرانی: دو سریر (۲۰۰۵)

این نسخه اومد که داستان این سهگانه رو به بهترین شکل تموم کنه. خوبیهای دو تا بازی قبلی رو برداشت و با هم قاطی کرد. هم داستانگویی عالی «شنهای زمان» رو داشت، هم مبارزات خفن «جنگجوی درون». از همه باحالتر، شخصیت «شاهزاده تاریکی» بود که یه گیمپلی کاملاً جدید به بازی اضافه کرده بود.
یه استایل جدید و پرحرف و حدیث: نسخه ۲۰۰۸

یوبیسافت دوباره هوس ریسک کرد! بازی Prince of Persia (2008) با یه گرافیک نقاشیطور و یه دنیای کاملاً متفاوت اومد. اینجا یه همراه به اسم «الیکا» داشتیم که نمیذاشت بمیریم! همین باعث شد بازی خیلی آسون بشه و دوباره صدای طرفدارا دربیاد که "این دیگه چه شاهزادهایه؟!"
یه برگشت کوتاه به گذشته: شنهای فراموششده (۲۰۱۰)

همزمان با فیلم سینمایی شاهزاده ایرانی، یوبیسافت بازی The Forgotten Sands رو ساخت که داستانش بین شنهای زمان و جنگجوی درون بود. یه جورایی شد "بازیِ فیلمه". با اینکه بد نبود، ولی حسابی تکراری بود و چیز جدیدی تو چنته نداشت.
کامبک طوفانی: تاج گمشده (۲۰۲۴)

سالها بود که شاهزاده رفته بود تو سکوت تا اینکه یوبیسافت یهو همه رو غافلگیر کرد! بازی شاهزاده ایرانی: تاج گمشده (The Lost Crown) برگشت به همون ریشههای دوبعدی ولی این بار با یه گیمپلی فوقالعاده سریع، مدرن و اعتیادآور. این بازی اونقدر خوب بود که حسابی ترکوند و به همه ثابت کرد شاهزاده ایرانی هنوز زندهست!
آینده چی میشه؟ چشم به راه بازسازی شنهای زمان
یه خبر خوب برای قدیمیها! یوبیسافت رسماً گفته داره نسخه محبوب شنهای زمان رو کامل بازسازی میکنه. البته این پروژه یکم به مشکل خورده و تاریخ دقیقش معلوم نیست، ولی همین که میدونیم قراره دوباره اون داستان جادویی رو تجربه کنیم، خودش کلی هیجانانگیزه.
خب، اینم از داستان بازی شاهزاده ایرانی. از یه بازی دوبعدی ساده شروع کرد، با سهگانه شنهای زمان ترکوند، چند باری هم راه رو اشتباه رفت ولی آخرش با «تاج گمشده» یه کامبک فوقالعاده زد. این بازی دیگه فقط یه بازی نیست، بخشی از خاطرات گیمینگ همهمونه.