وقتی کاپیتان آمریکا شرور شد: داستان کامل هایدرا سوپریم
آخرین بروزرسانی: ۱۷ مهر ۱۴۰۴
کاپیتان آمریکا، قهرمان محبوب مارول، چطور شد جاسوس هایدرا و "هایدرا سوپریم"؟ داستان پر پیچ و خم ، شستشوی مغزی و نبرد نهایی رو اینجا بخونید

اگه بهتون بگیم یه نسخهای از استیو راجرز وجود داره که از بچگی برای هایدرا کار میکرده چی میگید؟ آره عجیبه ولی واقعی!
امروز میخوایم بریم سراغ داستان "هایدرا سوپریم" کاپیتان آمریکایی که قلبش مال هایدرا بود. چطور این اتفاق افتاد و چجوری کاپیتان آمریکا به یک شرور تبدیل شد، با ما همراه باشید تا سیر تا پیاز ماجرا رو براتون تعریف کنیم.
کاپیتان آمریکا چطور به "هایدرا سوپریم" تبدیل شد؟
داستان از سال 2014 شروع میشه، توی کمیکهای "کاپیتان آمریکا" (شماره 21). استیو راجرز میره جنگ با یه شخصیت بدجنس به اسم "ناخن آهنی" (Iron Nail). این یارو موفق میشه سرم سوپر سرباز رو از بدن استیو خارج کنه! نتیجه چی میشه؟ استیو قدرتهاشو از دست میده و یهو میشه 90 ساله! آره، همون سن واقعی خودش.
البته استیو ولکن قضیه نبود. با اینکه دیگه کاپیتان آمریکا نبود، چند سالی فرمانده شیلد (S.H.I.E.L.D) باقی موند. اما اینم دوام نیاورد.
دهکدهی "دلپذیر" و کوبیکِ مرموز
سال 2016، توی یه رویداد کمیکی به اسم "اونجرز استندآف" (Avengers Standoff) یه ماجرای عجیب پیش میاد. معلوم میشه ماریا هیل و شیلد یه جایی به اسم "پلزنت هیل" (Pleasant Hill) یا همون "دهکده دلپذیر" راه انداختن. ساکنین این دهکده همه ویلنهای خفن دنیای مارول بودن که حافظه و هویتشون پاک شده بود! یه مکعب کیهانی زنده به اسم "کوبیک" (Kobik) این کارو کرده بود و یه توهم بینقص ساخته بود، خودش هم شبیه یه دختر کوچولو شده بود.
ولی خب، اوضاع بهم میریزه و ویلنها حافظهشون برمیگرده! اونجرز، سم ویلسون (که اون موقع کاپیتان آمریکا بود)، باکی بارنز و خود استیو راجرزِ پیر با این ویلنها درگیر میشن. توی این درگیری، "کراسبونز" (Crossbones) حسابی استیو رو کتک میزنه. اینجا بود که کوبیک وارد عمل میشه.
بازگشت استیو، ولی نه اون استیو!
کوبیک از قدرتهاش استفاده میکنه و استیو رو دوباره تبدیل به یه سوپر سرباز جوون و قدرتمند میکنه! همه خوشحال میشن که کاپیتان آمریکا برگشته، ولی یه چیزی درست نبود... اون موقع کسی نفهمید، اما کوبیک استیو راجرز واقعی رو برنگردونده بود!
بعدها معلوم میشه که کلهسرخ (Red Skull) کوبیک رو گول زده بوده و بهش گفته بوده هایدرا یه نیروی خوبه! کوبیک هم که اینو باور کرده بود، خط زمانی استیو راجرز رو تغییر میده! نتیجه چی میشه؟ استیو راجرز، از بچگی، میشه جاسوس مخفی هایدرا! بله، درست شنیدید. اون قهرمان بزرگی که همه میشناختیم، از همون اول یه عامل نفوذی هایدرا بوده که وفاداری واقعیشو مخفی کرده بود! تا سال 2016 که دیگه آماده میشه تا نقشهاش رو عملی کنه.
استیو کوچولو و هایدرا
وقتی کوبیک استیو رو به دوران بچگیش برگردوند، یه خط زمانی جدید ساخته شد. توی این خط زمانی، استیو راجرز شش ساله، توی سال 1926، برای اولین بار با هایدرا روبرو میشه. مادرش، سارا، توسط الیزا سینکلر (یه عضو ردهبالای هایدرا) به یه کلونی تحت کنترل هایدرا کشونده میشه.
سارا سعی میکنه با استیو از اونجا فرار کنه، چون شوهرش (پدر استیو) که آدم خشنی بود، توسط الیزا کشته شده بود. اما الیزا جلوشو میگیره و انگار توی اون درگیری، سارا هم میمیره. بعد استیو رو میدزدن و میفرستنش به "کیپ" (The Keep)، یه مرکز آموزشی هایدرا! الیزا پشت استیو بود و میگفت اون همونیه که هایدرا دنبالشه... "هایدرا سوپریم".
شستشوی مغزی: استیو راجرزِ سرسخت!
با اینکه استیو خیلی باهوش بود، به خاطر وضعیت جسمی ضعیف و بیماریهاش، توسط پروفسوراش مثل دکتر فنهوف رد میشد. هایدرا بارها سعی کرد استیو رو شستشوی مغزی بده، اما اراده قوی استیو نمیذاشت! به خاطر همین، استیو بارها توی سلول انفرادی زندانی میشد و مجبور بود ویدئوهای بازآموزی رو تماشا کنه.
سال 1934، استیو توی یکی از تلاشهاش برای فرار از "کیپ"، توسط دانیل وایتهال (معروف به کراکن) متقاعد میشه که بمونه. کراکن استیو رو تشویق میکنه که خودشو ثابت کنه و ارزشهای هایدرا رو قبول کنه: "وحدت رو بالاتر از فردیت بدونه و یه رهبر برجسته بشه." بعد از یه سال، دکتر فنهوف بالاخره استیو رو قبول میکنه، چون استیو توانایی رهبری و وفاداریشو به ماموریت هایدرا ثابت کرده بود. اینجا بود که استیو با هلموت زیمو (Helmut Zemo) هم آشنا میشه که بعدها تنها دوستش میشه.
جنگ جهانی دوم: کاپیتان آمریکا، جاسوس مخفی!
وقتی جنگ جهانی دوم شروع میشه، هایدرا تصمیم میگیره با حزب نازی آدولف هیتلر همکاری کنه تا ازشون به نفع خودشون استفاده کنه. سال 1940، استیو با یه ماموریت به آمریکا برمیگرده: وارد ارتش بشه و آبراهام ارسکین (Abraham Erskine)، دانشمند اصلی پروژه "تولد دوباره" (Project Rebirth) متحدین رو ترور کنه.
استیو بعد از چند بار تلاش ناموفق، توی رستورانی که ارسکین زیاد میرفت کار پیدا میکنه تا بتونه مسمومش کنه. ژنرال چستر فیلیپس (General Chester Phillips) که استیو رو از تلاشهای زیادش برای ورود به ارتش و تعهدش به جنگ میشناخت، ارسکین رو جذب استیو میکنه. درست وقتی که همه چیز طبق نقشه پیش میرفت، یه دزد حواس استیو رو پرت میکنه و قبل از اینکه بتونه ارسکین رو مسموم کنه، استیو حسابی کتک میخوره.
اما همین شجاعت استیو باعث میشه ارسکین اونو به عنوان کاندیدای سرم سوپر سرباز پروژه "تولد دوباره" انتخاب کنه! وقتی ارسکین استیو رو به شام دعوت میکنه، استیو از فرصت استفاده میکنه و سعی میکنه با اسلحه بهش شلیک کنه. ارسکین تقریبا استیو رو متقاعد میکنه که اسلحه رو بذاره زمین، اما هلموت زیمو (که توی این ماموریت به عنوان دستیار استیو کار میکرد) کار رو تموم میکنه. زیمو با استفاده از یه تکنولوژی که فنهوف اختراع کرده بود، تمام اطلاعات ارسکین رو از مغزش بیرون میکشه.
بعد از اون، متحدین با آرنیم زولا (Arnim Zola)، فیزیکدان زندانی هایدرا، پیمان میبندن که تحقیقات ارسکین رو ادامه بدن. اما زولا همچنان مخفیانه از هایدرا حمایت میکرد. پروژه "تولد دوباره" بالاخره استیو رو به اوج توانایی فیزیکی انسان میرسونه و تا سال 1942، استیو به عنوان "کاپیتان آمریکا" به متحدین میپیونده.
البته استیو به هایدرا وفادار میمونه و به عنوان یه جاسوس کار میکنه. اون اطلاعات مهمی در مورد عملیاتهای ارتش، خطوط تامین و حتی یه ابرسلاح جدید و ناشناخته رو به هایدرا میداد.
سقوط زیمو و ظهور کلهسرخ
طولی نمیکشه که هلموت دستگیر و زندانی میشه و پدرش، بارون هاینریش زیمو (فرمانده هایدرا)، سال 1944 در حمله اینوِدرز (Invaders) به هایدرا کشته میشه. هایدرا که فکر میکرد الیزا خائنیه که اطلاعات فعالیتهای زیمو رو به متحدین داده، به استیو دستور میده الیزا رو بکشه.
الیزا استیو رو به سمت کلهسرخ راهنمایی میکنه. کلهسرخ (فرمانده نازیها که با نقشههای خودش باعث ترور هاینریش زیمو شده بود) رهبری هایدرا رو به دست میگیره و عملا اون رو وارد حزب نازی میکنه. توی سال بعد، کاپیتان آمریکا کلهسرخ رو دنبال میکنه تا بالاخره توی برلین باهاش روبرو میشه. کلهسرخ با استفاده از زیمو به عنوان اهرم فشار، استیو رو مجبور میکنه که بهش وفاداری سوگند یاد کنه.
استیو ناامید و خسته، آماده میشه که میدان جنگ رو ترک کنه، تا اینکه الیزا بهش خبر میده متحدین یه ابرسلاح جدید دارن: "مکعب کیهانی" (Cosmic Cube).
مکعب کیهانی: یه سلاح تغییر دهنده واقعیت!
برای اینکه استیو رو برای ماموریت نهایی آماده کنه، الیزا اونو برمیگردونه به "کیپ" و دوباره با مادرش ملاقات میکنه. مادرش، که به خاطر آسیب مغزی تا حالا استیو رو نمیشناخته، بالاخره پسرشو به یاد میاره. الیزا به استیو در مورد قدرتهای تغییر دهنده واقعیت مکعب کیهانی هشدار میده و میگه متحدین میخوان ازش استفاده کنن تا واقعیت رو عوض کنن و توی جنگ پیروز بشن.
الیزا با استفاده از قدرتهای پیشگوییش کاری میکنه که استیو از این تغییر واقعیت جون سالم به در ببره و دهها سال بعد توی دنیای جدید بیدار بشه. ماموریتش چی بود؟ برگردوندن دنیا به حالت اولش! استیو، بعد از اینکه هلموت رو آزاد میکنه و نقشههای موشکهای پهپاد متحدین که آرون زیمو رو کشتن، برمیداره، به شهر باستانی آشومیا (Ashomiya) در ژاپن میره. اونجا با کراکن، آیزاک نیوتن و نوستراداموس ملاقات میکنه! نوستراداموس به استیو در مورد سرنوشتش و اتفاقاتی که باعث میشه توی این دنیای تغییر یافته دوباره ظاهر بشه، توضیح میده.
وقتی معلوم میشه متحدین دارن از مکعب کیهانی استفاده میکنن، استیو خودش رو توی حوض نوستراداموس پرت میکنه تا از تغییر واقعیت محافظت بشه. با این کار، واقعیت طوری تغییر میکنه که هایدرا توی جنگ جهانی دوم پیروز نمیشه و استیو راجرز هرگز برای هایدرا کار نمیکنه! کاپیتان آمریکا واقعا توی یخ منجمد میشه، در کنار متحدین میجنگه و بعد توی قرن 21 توسط اونجرز از یخ بیرون کشیده میشه و به اونها میپیونده.
در واقع، همه چیز همونطور که باید پیش بره، پیش میره تا اینکه کوبیک موفق میشه همه رو متقاعد کنه که اون واقعیت دیگهای که اون ساخته بود (که توش کاپیتان آمریکا برای هایدرا کار میکرد) واقعیت اصلی بوده! قاطی کردی؟ آره، منم قاطی کردم!
جنگ داخلی دوم: نقشه بزرگ هایدرا سوپریم!
با ظهور یولیسس کین (Ulysses Cain)، یه بیرحم که میتونست آینده رو پیشبینی کنه، هم کلهسرخ و هم راجرز مجبور میشن ماموریتهای هایدراشون رو متوقف کنن. راجرز برای اینکه قدرتهای یولیسس رو بسنجه و ببینه میشه از ظهور تهدیدات چالشبرانگیزتر برای پنهان کردن نقشههای خودش استفاده کنه، کاری میکنه که بروس بنر به خاطر یه پیشبینی کشته بشه. این ماجرا باعث میشه تنش بین کاپیتان مارول و آیرون من به اوج برسه و جنگی بین قهرمانها در بگیره که جامعه ابرقهرمانی رو دو دسته میکنه! این میشه "جنگ داخلی دوم" (Second Civil War) در دنیای مارول.
توی یه چرخش غیرمنتظره، کاپیتان آمریکا توی یکی دیگه از پیشبینیهای یولیسس به شخصیت اصلی تبدیل میشه: اون توی پلههای ساختمان کنگره توسط اسپایدرمن کشته میشه! استیو برای اینکه این پیشبینی رو رد کنه، با اسپایدرمن به واشنگتن دیسی میره و اونجا نبرد نهایی بین آیرون من و کاپیتان مارول رو تماشا میکنه. پیشبینی یولیسس، حتی با اینکه مرگ استیو به دست اسپایدرمن رو نشون میداد، باور راجرز رو قویتر میکنه. اون تونست یه نگاه اجمالی به وضعیت اطراف مرگ فرضی خودش بندازه: "آمریکایی تحت سلطه هایدرا!"
قانون شیلد: قدرت مطلق در دست هایدرا!
همونطور که توی "کاپیتان آمریکا: استیو راجرز" (شماره 10) دیدیم، کاپیتان آمریکا با دستور کلهسرخ، تخمهای فضایی "شیتاری کینز" (Chitauri Keynes) رو به دست میاره. حضور این تخمها روی زمین، همراه با انگیزههای غریزی و سادهلوحیشون، باعث میشه امواج پشت سر همی از این فضاییها سیاره رو اشغال کنن! هدف نهایی کلهسرخ این بود که این موجودات زمین رو اشغال و بیثبات کنن.
کاپیتان آمریکا که از احیای هایدرا توسط کلهسرخ استفاده میکنه، به شارون کارتر میپیونده و به سنا پیشنهاد میده که "قانون شیلد" رو برای افزایش قدرت این سازمان تصویب کنن! طولی نمیکشه که ماریا هیل، رئیس شیلد، به خاطر انتخابهای بحثبرانگیز زیادش (از جمله ساخت "پلزنت هیل") توی دادگاه قرار میگیره. کاپیتان آمریکا کاری میکنه که یکی از اعضای دادگاه کشته بشه تا هیل اخراج بشه. هیل هم برای اینکه شورای امنیت جهانی رو به نفع خودش تحت تاثیر قرار بده، نقشههای "سپر دفاع سیارهای" غیر قابل نفوذ رو فاش میکنه.
نتیجه چی میشه؟ هیل فرار میکنه و نقشههای سپر دفاع سیارهای رو به برنامه فضایی "آلفا فلایت" (Alpha Flight) میده. راجرز سعی میکنه کاپیتان مارول، فرمانده آلفا فلایت رو منصرف کنه که این سپر رو نسازه، چون ممکن بود موفقیت موج "چیتاری" رو به خطر بندازه. اما کارول همچنان از ساخت اون حمایت میکنه و رئیس جمهور آمریکا رو متقاعد میکنه که ساخت ژنراتور رو تایید کنه.
بعد از اینکه استیو نمیتونه جلوی ساخت سپر رو بگیره، از دوست هکرش، ریک جونز، میخواد که سیستمهای امنیتیش رو هک کنه و بعد کدهای دسترسی رو به خودش منتقل میکنه. کاپیتان آمریکا شارون کارتر رو برای جایگزینی ماریا هیل پیشنهاد میده، اما خودش رد میکنه و انتصاب استیو راجرز به عنوان مدیر (Director) رو ترجیح میده! این انتصاب همزمان میشه با تصویب "قانون شیلد" که در کنگره با حمایت هر دو حزب موافقت میشه. "قانون شیلد" قدرت و اختیارات شیلد رو توی آمریکا حسابی زیاد میکنه، در زمینههایی مثل پلیس، نظارت گسترده و تخصیص منابع. این قانون حتی به مدیر شیلد اجازه میداد که در صورت وضعیت اضطراری ملی، کنترل کامل کشور رو به دست بگیره!
ارتش شرور و هجوم چیتاریها
حالا که بارون زیمو هم با راجرز همراه شده، شروع میکنه به جمع کردن همه ابرشرورهای "پلزنت هیل" و یه "ارتش شرور" (Army of Evil) تشکیل میده! علاوه بر این، الیزا سینکلر هم دوباره به عنوان "مادام هایدرا" (Madame Hydra) جدید ظاهر میشه و حامیان قدرتمندی رو برای تشکیل شورای حاکم هایدرا کاپیتان آمریکا جمع میکنه.
بعد از شکست کلهسرخ به دست "اونجرز یونیتی دیویژن" (Avengers Unity Division)، یه تیکه از مغز چارلز اگزاویر رو جراحی و از جمجمهاش خارج کرده بود. راجرز نقشه فرار کلهسرخ از زندان رو میکشه، فقط برای اینکه خودش بکشش! چون کلهسرخ دیگه قدرتهای تلهپاتیکی رو که از مغز اگزاویر به دست آورده بود، نداشت.
بعد از مرگ کلهسرخ، راجرز کنترل خودش رو به عنوان "هایدرا سوپریم" جدید تثبیت میکنه و دوباره با سینکلر متحد میشه. بعد از اون، بارون زیمو بعد از تصرف "تاندربولتز" (Thunderbolts) و کشتن احتمالی "وینتر سولجر"، کوبیک رو به دست میاره. اما توی این فرآیند، شکل انسانی کوبیک متلاشی میشه و فقط تیکههایی از مکعب کیهانی باقی میمونه. سلویک (Selvig) یهو تغییر عقیده میده و این تیکهها رو پخش میکنه و همه رو توی سیاره پخش میکنه! و بعد خودش رو قبل از اینکه مکعب دوباره بازسازی بشه و برای تغییر دنیا مطابق با خط زمانی راجرز استفاده بشه، میکشه.
با نزدیک شدن موج "چیتاری" (میلیاردها بیگانه)، دو بحران جدید شروع میشه: حمله "ارتش شرور" به منهتن و ناپدید شدن هلیکریر "شیلد کرسنت" (Shield Helicarrier Crescent) از رادار. هر کدوم از این بحرانها برای بیثبات کردن بخشهای مهمی از ارتش آمریکا طراحی شده بود. دکتر فاوستوس (Dr. Faustus) خدمه کرسنت رو شستشوی مغزی داده بود و تماس با شیلد باعث میشد پیام هیپنوتیزمی اون به کل ناوگان سازمان برسه! حمله چیتاریها نیاز به قویترین قهرمانان جامعه ابرقهرمانی داشت تا اونها رو در مدار نگه دارن و راجرز اونها رو با "سپر دفاع سیارهای" محاصره میکنه. و در نهایت، حمله "ارتش شرور" انجام میشه تا بسیاری از قهرمانان کشور رو به منهتن بکشونه تا "بلکاوت" (Blackout) اونها رو توی یه گنبد تاریکی گیر بندازه.
مقررات "قانون شیلد" هم تحت وضعیت اضطراری اجرا میشه و به کاپیتان آمریکا کنترل کامل بر دولت و ارتش میده! بعد از این حملات، کاپیتان آمریکا کل ناوگان شیلد رو جمع میکنه تا کنترل واشنگتن دیسی و کشور رو به دست بگیره. گروهی از قهرمانان آمریکا که هنوز از بین نرفته بودن، سعی میکنن جلوی این کودتا رو بگیرن، اما به سرعت شکست میخورن.
امپراتوری مخفی: کابوسی که واقعی شد!
مردم آمریکا بعد از حمله هایدرا، به دولت فاشیست جدیدشون عادت میکردن، عمدتاً به خاطر تزریق داروهای تغییر دهنده ذهن توی آب آشامیدنی برای تشویق به مطیع بودن. بیرحمها توی مراکز بازداشت زندانی میشدن، در حالی که میوتانتها به کشور مستقل "نیو تیان" (New Tian) فرستاده میشدن. چند تا از قهرمانانی که تبعید نشده بودن، به "زیرزمینی" (Underground) میپیوندن، سازمانی از شورشیان ابرقهرمان و غیرنظامی که توسط هاوکآی (Hawkeye) در بالای کوهی در نوادا مستقر بود. قهرمانان دیگری که تحت کنترل هایدرا قرار گرفته بودن، به "اونجرز" خود هایدرا میپیوندن! شبیه یه کابوس تمام عیار، نه؟
توی سری کمیک "امپراتوری مخفی" (Secret Empire) سال 2017، شورای عالی کاپیتان آمریکا رو مجبور میکنه که به لاس وگاس حمله کنه، چون فعالیتهای "زیرزمینی" در اون نزدیکی افزایش یافته بود. استیو که مطمئن نبود، به "مادام هایدرا" اجازه میده که حمله رو انجام بده و اون هم همین کارو میکنه. راجرز از این اتفاق ناراحت میشه و میره تا تیکههای مکعب کیهانی رو جمع کنه تا سیاره هر چه سریعتر تغییر کنه. اما شورشیان هم از وجود این تیکهها باخبر شده بودن و امیدوار بودن از اونها استفاده کنن تا کاپیتان آمریکا رو به حالت عادی برگردونن. پس هایدرا و "زیرزمینی" وارد یه مسابقه میشن برای پیدا کردنشون!
اکثر تیکهها بالاخره توسط هایدرا جمع میشه، که حتی به پایگاه "زیرزمینی" هم حمله میکنه تا دو تیکه باقیمانده رو به دست بیاره. بعد از پیروزیشون، توی مراسمی در ساختمان کنگره، کاپیتان آمریکا مورد حمله "اتاق قرمز" (Red Room) قرار میگیره، یه گروه شورشی دیگه. این گروه توسط بلک ویدو (Black Widow) رهبری میشد و اسپایدرمن هم توی اون بود. بلک ویدو نقشه کشیده بود که کاپیتان آمریکا رو ترور کنه تا از تبدیل شدن اسپایدرمن به یه قاتل جلوگیری کنه (که بخشی از پیشبینی یولیسس کین بود). وقتی اسپایدرمن به کاپیتان آمریکا نزدیک میشه، بلک ویدو سعی میکنه جلوی نبرد رو بگیره، اما توسط سپر راجرز به شدت زخمی میشه.
استیو با دیدن مرگ ناتاشا (بلک ویدو) بیشتر و بیشتر شوکه میشه، چون تعداد قربانیان ناخواسته هدفش زیادتر میشد. در نتیجه، راجرز مصمم میشه که ساخت مکعب کیهانی رو تموم کنه و دست به کار میشه تا دو جزء باقیمانده رو که از دستش در رفته بود، به دست بیاره. این دو جزء توسط اما فراست (Emma Frost) در "نیو تیان" و بلک پنتر (Black Panther) در واکاندا (Wakanda) نگهداری میشدن. تیچالا (T'Challa) اسیر میشه و فراست مجبور میشه تسلیم بشه، بعد از اینکه هایدرا با این کشورها وارد جنگ میشه.
وقتی آخرین تیکه مکعب پیدا میشه، "زیرزمینی" دوباره قدرت میگیره و از تواناییهای تغییر دهنده واقعیت باقیمانده مکعب استفاده میکنه تا اتفاقاتی رو رقم بزنه که منجر به تخریب "سپر دفاع سیارهای" و "گنبد جنگل تاریک" میشه. بالاخره، گروهی متشکل از تقریباً هر ابرقهرمانی، حمله موفقی رو به واشنگتن دیسی آغاز میکنه. با وجود نابودی ارتشهای هایدرا، "هایدرا سوپریم" با زرهی که بهش دسترسی به قدرت تیکههای مکعب رو میداد، به قهرمانان نزدیک میشه. این قدرت برای بازسازی واقعیت به شکل هایدرا کافی بود!
پایان هایدرا سوپریم؟
بعد از اون، استیو آماده میشه که مکعب رو دوباره سر هم کنه، بعد از اینکه آخرین تیکه رو از سم ویلسون میگیره. اما با کمک انتمن (Ant-Man)، وینتر سولجر (Winter Soldier) به صورت زیراتمی وارد مکعب میشه! این کار به باکی امکان میده که به فضای ذهن کوبیک دسترسی پیدا کنه و استیو راجرز واقعی رو احضار کنه، که جلوی دوپلگنگر فاشیست خودش ظاهر میشه!
دو کاپیتان آمریکا وارد مبارزه میشن، در حالی که کوبیک اثرات تغییر واقعیت "هایدرا سوپریم" رو برعکس میکنه. استیو راجرز شرور بعد از یه نبرد سخت بالاخره شکست میخوره. قهرمانان پیروز میشن و طی هفتههای بعد، زندگی عادی توی آمریکا دوباره برقرار میشه.
بعد از شکستش، استیو راجرز شرور توی "شادو پیلار" (Shadow Pillar)، یه موسسه امنیتی فوقالعاده، زندانی میشه. اما البته اون مخفیانه حداقل یه نفر وفادار به هایدرا رو به عنوان نگهبان استخدام کرده بود! اولین تلاش فرمانده عالی برای فرار توسط بارون زیمو (که بعد از سقوط راجرز همچنان هایدرا رو فعال نگه داشته بود) کمک میشه. اون ویلن فراری توسط یه ویلن دیگه که توسط راجرز فریب خورده بود، متوقف میشه: "پانیشر" (Punisher)، که زره "وار ماشین" (War Machine) رو برداشته بود و قصد داشت از اون علیه هایدرا استفاده کنه! پانیشر هلیکوپتر فرار هایدرا رو نابود میکنه و بارون زیمو رو شکست میده. راجرز دوباره دستگیر میشه.
راجرز بالاخره توسط رئیس جمهور آمریکا از طریق "پاور الیت" (Power Elite) بخشیده میشه، گروهی که شروع به انتشار اطلاعات غلط کرده بودن تا مردم باور کنن این کاپیتان آمریکا واقعاً همیشه فرمانده عالی بوده! این ماجرا همزمان میشه با بازداشت راجرز به جرم قتل ادعایی تادئوس راس (Thaddeus Ross).
با این حال، سِلین گالیو (Celine Galio) بهش حمله میکنه، درست وقتی که اون با الکسا لوکن (Alexa Lukin) از "شادو پیلار" خارج میشد، ساق پاش رو میشکنه و بدنش رو ذوب میکنه! در حالی که جسدش توی شعلههای آتش میسوخت، فرمانده عالی توی گودالی از خون خودش، با درد و فریاد سعی میکرد شعار هایدرا رو تکرار کنه...
قدرتها و تواناییهای هایدرا سوپریم
با توجه به اینکه تنها تفاوت "هایدرا سوپریم" و کاپیتان آمریکای اصلی، گذشته تغییر یافته اونهاست، منطقیه که فرض کنیم اون همون قدرتهای کاپیتان آمریکای قبلی رو داره. قدرتهای فیزیکی و ذهنی استیو به اوج خودشون رسیدن و خیلی بالاتر از یه انسان عادی هستن، که بهش قدرت، سرعت، استقامت، رفلکس، پایداری، سرسختی، چابکی و عامل ترمیم سریع میده. اون همچنین همون اراده شکستناپذیر رو داره. خلاصه، اون همون "مستر چیف" اصلیه!
کاپیتان آمریکا در مقابل هایدرا سوپریم: کی برنده میشه؟
اگه هر دو استیو راجرز توی یه مبارزه سبک MMA با هم درگیر بشن، ما فکر میکنیم نتیجه فقط میتونه مساوی باشه، چون اونها عملاً یه نفر هستن. اما "هایدرا سوپریم" شرور بود و تمایل به کشتن داشت، در حالی که استیو راجرز خیرخواه همیشه محتاط بود و ضرباتش رو کنترل میکرد. این باعث میشه فکر کنیم اگه یه نبرد تن به تن داشتن، "هایدرا سوپریم" فقط به خاطر همین یه جنبه برنده میشد! منظورم اینه که مطمئناً کپ میتونست آیرون من رو به تنهایی شکست بده اگه به اندازه کافی تلاش میکرد، اما "هایدرا سوپریم" کل اونجرز رو به تنهایی شکست داد، که اونو خطرناکتر میکنه!
ذهنیت هایدرا سوپریم
"هایدرا سوپریم" فکر میکنه که حکومت دیکتاتوری جمعگرای هایدرا، که در اون قدرت و اختیار با زور و وحشیگری تعریف میشه، دنیا رو به جای بهتری تبدیل میکنه. اون میفهمه که برای رسیدن به هدفش باید فداکاریهایی انجام بشه و برای رسیدن به جاهطلبیهاش مرتکب جنایات زیادی شده. این شامل اجازه دادن به "مادام هایدرا" برای کشتن میلیونها نفر هنگام حمله به لاس وگاس هم میشه! این ثابت میکنه که اون یه تهدید واقعی هستش.
خب رفقا داستان هایدرا سوپریم رو با تمام پیچ و خمهاش شنیدید. یه کاپیتان آمریکای شرور که تونست کل اونجرز رو به چالش بکشه و دنیا رو به آشوب بکشه. فکر میکنید چنین شخصیتی فقط محدود به دنیای کمیکه؟ شاید نه!
اخبار و شایعات داغی این روزها منتشر شده که حسابی طرفدارای مارول رو هیجانزده کرده. کریس ایوانز، بازیگر محبوب کاپیتان آمریکا، توی عکسهای اخیرش نشون داده که حسابی رو فرم برگشته و دوباره به اون بدن فیزیکی زمان کاپیتان آمریکا رسیده! این موضوع گمانهزنیها رو به شدت بالا برده که احتمالاً اون قرار نیست صرفاً به عنوان "کاپیتان آمریکای" قدیمی برگرده.
خیلیها حدس میزنن که با توجه به داستانهای چندجهانی (Multiverse) و رویداد عظیمی مثل "سکرت وارز" (Secret Wars) که قراره به زودی ببینیم، شاید این بار کریس ایوانز رو در نقش "هایدرا سوپریم" ببینیم! تصور کنید چه کابوسی برای قهرمانهای ما میشه وقتی دشمن اصلیشون همونی باشه که قبلاً قهرمانشون بوده! یه پیچش داستانی که میتونه سکرت وارز رو به یه شاهکار تبدیل کنه.
اگه شما هم میخواید بدونید چقدر احتمال داره کریس ایوانز به عنوان "هایدرا سوپریم" در فیلم سکرت وارز ظاهر بشه، محکم همینجا کلیک کنید!
مطالب مرتبط
همه مقالاتمرتبط بر اساس دستهبندی
قویترین شخصیتهای دیسی در کمیک | لیستی از 33 قدرت شکستناپذیر
کمیک بوک
۲۰ تیر ۱۴۰۴
مرتبط بر اساس دستهبندی
قویترین شخصیتهای مارول در کمیک | معرفی 33 شخصیت شکستناپذیر!
کمیک بوک
۱۸ تیر ۱۴۰۴
مرتبط بر اساس دستهبندی
قوی ترین شخصیتهای کمیک
کمیک بوک
۱۶ تیر ۱۴۰۴
