کانجورینگ 1 (احضار) رازهای خانه تسخیرشده را کشف کنید
آخرین بروزرسانی: ۶ روز پیش

کانجورینگ1(احضار1)
«کانجورینگ ۱» با مهارت استادانه و فضای ترسناک، شما رو میبره تو دل یه داستان ماورایی پرتنش. فیلم با ترسهای کلاسیک و حسابشده، حس اضطراب و دلهره رو تا آخر بالا نگه میداره و میذاره شما وسط یه خونه تسخیرشده باشین. بازیهای قوی بازیگران، طراحی صحنه و موسیقی فوقالعاده، یه تجربه سینمایی عمیق و فراموشنشدنی میسازه. «کانجورینگ ۱» نه تنها به سنت فیلمهای ترسناک کلاسیک وفاداره، بلکه یه ضربه تازه و واقعی هم به اعصاب بیننده میزنه؛ ترسی که حتی بعد از پایان فیلم هم شما رو رها نمیکنه.
خلاصه کوتاه کانجورینگ1

سال ۱۹۷۱، لورین و اد وارن راهی مزرعهای دورافتاده در رودآیلند میشن تا به خانوادهٔ پِرون کمک کنن. چیزی که اول فقط یه حس سبک از حضور یه نیروی ماورایی بود، کمکم شدیدتر میشه و ترس رو تا اوج میبره. با هر اتفاق غیرقابل توضیح، دلهره بیشتر میشه و وقتی وارنها پرده از گذشتهٔ تاریک خونه برمیدارن ؛همون خونهای که آرامش رو از ساکناش گرفته ؛بیننده خودش رو وسط یه کابوس واقعی پیدا میکنه. این فیلم یه تجربه کلاسیک، هیجانانگیز و نفسگیر از ترس و ماوراطبیعه ارائه میکنه.
بازیگران | ورا فارمیگا در نقش لورین وارن،پاتریک ویلسون در نقش اد وارن،لیلی تیلور در نقش کارولین پِرون |
---|---|
تهیهکنندگان | تونی دِرُزگراند، پیتر سفـران، راب کووان |
کارگردان | جیمز وان |
نویسندگان | چَد هیز، کِری دبلیو. هیز |
موسیقی | جوزف بیشارا |
تاریخ اکران | ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۳ (آمریکا و کانادا) |
بودجه | ۲۰ میلیون دلار |
فروش جهانی | ۳۱۹٫۵ میلیون دلار |
دنبالهها | آنابل (۲۰۱۴)، احضار ۲ (۲۰۱۶)، احضار: شیطان وادارم کرد (۲۰۲۱) |
شروع داستان احضار 1
سال ۱۹۷۱، «کارولین» و «راجر پِرون» همراه پنج دخترشون به یه خونه قدیمی و فرسوده تو هریسویل، رود آیلند، نقل مکان میکنن. روز اول همهچی ظاهراً آرومه، ولی سگ خانواده اصلاً حاضر نیست وارد خونه بشه. شب که میشه، دخترها یه بازی «قایمباشک و کفزدن» راه میاندازن و یکیشون در ورودی تختهکوبیشده زیرزمین رو پیدا میکنه. «راجر» با یه کبریت میره زیرزمین و نگاهی میندازه، بعد همه میرن بخوابن.
اما همون شب، کارولین نگران میشه چون سگ بیوقفه پارس میکنه و یکی از دخترها هم احساس میکنه کسی پای اون رو میکشه… این شروع ماجراهای ترسناک فیلم «احضار» یا همون «کانجورینگ ۱»هست.میکند و یکی از دخترها احساس میکند کسی پای او را میکشد؛این آغاز ماجراهای ترسناک فیلم احضار (کانجورینگ1) است.

صبح روز بعد، «کارولین» با یه کبودی عجیب روی بدنش از خواب بیدار میشه و سگ خانواده، «سِیدی»، مرده پیدا میشه. روزای بعد هم اوضاع بدتر میشه؛ درها خودشون باز و بسته میشن و کارولین صدای کفزدن میشنوه در حالی که هیچکس اونجا نیست. شبها، دختر کوچیک خانواده، «سیندی»، در حالت خوابگردی میره تو اتاق دختر بزرگتر و سرش رو مرتب به کمد قدیمی میکوبه. اوج ماجرا هم وقتی میشه که دختر بزرگتر مورد حمله یه روح زن سالخورده قرار میگیره.

کارولین برای اینکه نگرانیهاش درباره خونه رو ثابت کنه، از «اد» و «لورین وارن»، محققان معروف ماورایی، کمک میخواد. وارنها بعد از یه بررسی کوتاه، تصمیم میگیرن وارد ماجرا بشن، چون «لورین» حس میکنه یه روح خیلی شرور داره به این خانواده چنگ میزنه. اون به خانوادهٔ پِرون میگه که ممکنه خونه نیاز به یه مراسم جنگیری داشته باشه، ولی بدون شواهد بیشتر نمیشه کاری کرد و برای انجامش هم باید مجوز کلیسای کاتولیک رو داشته باشن.

تو جریان تحقیق درباره تاریخچه خونه، وارنها متوجه میشن که مالک قبلی یه زن به اسم «بَتشیبا شرمن» بوده؛ زنی که به جادوگری متهم شده بود. گفته میشه وقتی شوهرش او رو در حال قربانی کردن نوزاد یکهفتهایشون دید، بَتشیبا رفت بالای یه درخت توی ملک، همهی کسایی که میخواستن زمینش رو تصاحب کنن نفرین کرد، عشقش رو به شیطان اعلام کرد و بعد خودش رو کشت.
بعد از این ماجرا، گزارشهای زیادی از قتلها و خودکشیها تو خونههایی که بعدها تو همین زمین ساخته شدن ثبت شده.
«اد» و «لورین» به همراه یه افسر پلیس و یه محقق دیگه به اسم «درو توماس» دوباره به خونه برمیگردن. اونها تو خونه دوربین حرارتی و سیستم هشدار نصب میکنن تا حضور روح «بَتشیبا» رو ثابت کنن و مجوز کلیسای کاتولیک برای مراسم جنگیری رو بگیرن.
نخستین شب هیچ اتفاق عجیب و ماورایی رخ نمیده و ساعتها هم تو ساعت ۳:۰۷ بامداد متوقف نمیشن. صبح روز بعد، همه با هم صبحونه میخورن و «راجر پِرون» از «اد وارن» بابت همه تلاش تشکر میکنه. اد هم توضیح میده که هر بار لورین از تواناییهاش استفاده میکنه، بخشی از وجودش رو از دست میده، ولی قول میده هر کاری از دستشون برمیاد انجام بدن تا کمک کنن.

یه شب دیگه از تحقیقات، «سیندی» دوباره دچار خوابگردی میشه. وقتی از پلهها بالا میره، دوربینهای حرارتی یه افت ناگهانی دما رو اطرافش ثبت میکنن. اون وارد اتاق خواهر بزرگترش میشه و تو کمد قدیمی پنهان میشه، اما ناگهان در با شدت بسته میشه.
تیم وارن با تلاش فراوان در رو باز میکنه و یه راهروی مخفی پشت کمد پیدا میکنه. بعد از اینکه سیندی رو بیرون میارن، لورین برای بررسی وارد کمد میشه، اما از بین تختههای کف سقوط میکنه و به زیرزمین میرسه. اونجا ارواحی رو میبینه که تحت تسخیر «بَتشیبا» هستن و متوجه میشه هدفش اینه که مادرها رو وادار کنه فرزندانشون رو بکشن.
وقتی لورین از زیرزمین خارج میشه، او و اد شواهدشون رو میبرن پیش کشیش «گوردون» تا مراسم جنگیری رو هماهنگ کنن، در حالی که خانوادهٔ پِرون به هتل رفته بودن. اما این آرامش کوتاهه؛ چون کارولین ناگهان با دو دخترش به خونه برمیگرده.
اد و لورین سریع به خونه میرن و میبینن «راجر» و افسر پلیس دارن تلاش میکنن کارولین رو مهار کنن، چون اون قصد داره یکی از دخترهاش رو با قیچی بکشه. همه میخوان سریع او رو پیش کشیش ببرن، ولی «بَتشیبا» هنگام خروج کارولین رو عذاب میده. لورین هشدار میده که اگه کارولین رو ببرن، کشته خواهد شد. اد پیشنهاد میکنه با کشیش تماس بگیرن، اما لورین میگه کشیش خیلی دوره و اصرار داره اد خودش مراسم جنگیری رو انجام بده. در حالی که همه کارولین رو مهار کردن، اد مراسم رو شروع میکنه.

اولش کارولین به نظر آروم میاد و همه فکر میکنن جنگیری موفق بوده. اما ناگهان صندلیای که روش نشسته بود از زمین بلند میشه، وارونه میشه و به سقف میچسبه. اد با فریاد از روح میخواد کارولین رو رها کنه و بعد از چند لحظه تنش، کارولین روی زمین میافتد و «راجر» میدوه سمتش و از روح میخواد خانوادهاش رو رها کنه. کارولین با صدایی تهدیدآمیز جواب میده: «او قبلاً رفته… و حالا همهتان میمیرید.»
همینطور که تنش ادامه داره، «درو» دختر کوچیک، «آپریل» رو پیدا میکنه که زیر کف آشپزخانه پنهان شده. او با صدای بلند این موضوع رو به زیرزمین میگه و ناخواسته محل اختفای آپریل رو به بَتشیبا لو میده. بَتشیبا هم فوراً از پلههای زیرزمین بالا میآد تا قربانیش رو کامل کنه.
اد، لورین و راجر به دنبالش میرن. کارولین تسخیرشده از تونل زیر کفپوش میره سمت آپریل و او رو میگیره. اما لورین از میان شکاف کف سر کارولین رو میگیره و بهش یادآوری میکنه که خانوادهش چه معنایی براش دارن و اگر این کار رو انجام بده چه چیزهایی رو از دست میده. این حرفها به نظر اثر میکنه؛ چهره و تنفس کارولین آروم میشه، تسخیر از چشماش محو میشه و آپریل رو رها میکنه.

صحنه بعد، کارولین رو نشون میده که با کمک دیگران از در خونه خارج میشه و صبح آفتابی بیرون انتظارشون رو میکشه. به محض عبور از آستانه در، کبودیهای بدنش محو میشن و حالش به حالت عادی برمیگرده. راجر و کارولین تو حیاط جلویی در آغوش خانواده شادی میکنن و میدونن کابوسشون تموم شده.
بعد از اینکه وارنها شیطان رو از خانه پِرون دور کردن، داستان «کانجورینگ ۱» به اوج خودش رسید و اونها به خونه برگشتن. «اد وارن» وارد اتاق اشیای تسخیرشده شد و جعبه موسیقی قدیمی که از خونه پِرون آورده بودن رو روی قفسه گذاشت، در حالی که لورین کنار او بود. چند لحظه بعد، جعبه موسیقی خودبهخود شروع به نواختن کرد و تصویر آرامآرام روی آینه متمرکز شد. موسیقی آهسته قطع شد و صحنه به سیاهی رفت، با تیتراژ پایانی که پایان نفسگیر و ترسناک «احضار» رو رقم زد.